کتاب امپراتوری اسلامی با ترجمه مهدی حقیقت خواه و توسط انتشارات ققنوس منتشر شده است. حدود 1400 سال پیش، زمانى که اروپاى غربى در قرون تاریک تحلیل مىرفت،صحراهاى عربستان به یک امپراتورى درخور توجه هستى بخشید. جنگجویان عرب، که دین تازهاى به نام اسلام محرکشان بود، در ظرف یک دهه آنچه را اکنون سوریه، فلسطین، مصر و بیشتر عراق است فتح کردند. آنها در ظرف کمى بیش از یک قرن امپراتورى اى را بنا نهادند که بخشهاى عمدهاى از سه قاره - آفریقا، آسیا و اروپا - رادربر مىگرفت و جانشین تمدنهاى قدیمى تر بیزانس در غرب و ایران ساسانى درشرق شد. امپراتورىاى که این جنگجویان راه خدا ایجاد کردند در اوج خود بزرگتر از امپراتورىروم بود و از اسپانیا و پرتغال در غرب تا مرزهاى هندوستان و چین در شرق امتدادداشت. امپراتورى اسلامى، در جریان این گسترشیابى، دین و زبان خود را براىمردمانى با پیشینه هاى قومى، دینى و زبانى مختلف به ارمغان آورد. نه امپراتورى هاى روم، بریتانیا، یا روسیه چنین جمعیت گوناگونى را به خود جذب کردند و نه هیچ امپراتورى دیگرى پیش یا پس از آن. به گفته پژوهشگر آلبرت هورانى، امپراتورى اسلامى از وحدتى برخوردار بود که مرزهاى زمانى و مکانى را درنوردید؛ زبان عربى توانست راه به دیوان بگشاید و در سرتاسر دنیا نفوذ کند؛ مجموعه دانشى که سلسله اىاز آموزگاران بلندآوازه آن را طى قرنها انتقال دادند، جامعهاى اخلاقى را محفوظ نگهداشت، حتى زمانى که فرمانروایان تغییر کردند؛ مکانهاى زیارتى، مکه و بیت المقدس، قطبهاى ماندگار دنیاى انسانى بودند، هر چند قدرت از شهرى به شهردیگر نقل مکان مى کرد.
لطفا برای کسب اطلاعات بیشتر به لینک زیر مراجعه فرمائید:
- ۹۶/۰۷/۲۰